حق بده مات شود چشم ، تماشا داري

هرچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

آسمان پيش قدمهات به حيرت افتاد

كهكشان وقت تماشات به زحمت افتاد

موج برخاست و از آنهمه هيبت افتاد

كوه تا نام تو را بُرد به لكنت افتاد

ميكشي تا وسط معركه ها طوفان را

بند آورده نگاهت نفس ميدان را

شور ِآن قله كه آتش فوران كرد تويي

آن كماندار كه ابروش كمان كرد تويي

سايه بان دلِ زينب دلِ ما هم با توست

حاجتي گرچه نگفتيم فراهم با توست 

 

موضوعات: میلاد علمدارحسین مبارک  لینک ثابت